هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

hodhod publication
هذا من فضل ربی
هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

بنام خداوند جان و خرد
دوستان سلام - خوش آمدید
انتشارات هدهد با شماره مجوز 999 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1374 فعالیت خود را شروع کرده و دفتر مرکزی آن در شهر مقدس قم می‌باشد. این انتشارات در سه زمینه 1– چاپ و نشر کتاب 2-خدمات چاپ و نشر و 3- تولید محصولات سمعی – بصری فعالیت دارد و محل سکونت مدیر آن شهرستان زرقان فارس است.
هدهد نه فقط نام انتشاراتی من، بلکه یادآور خاطرات برادر شهیدم، ابوالفضل صادقی، و سرپل ارتباطی من با تمام دوستانم در سراسر کشور (و جهان) به حساب می‌آید. اگرچه گستره‌ی فعالیت این انتشارات کشوری و سراسری است اما بیشتر برای چاپ آثار خودم و دوستانم در نظر گرفته‌ام در عین حال پذیرای سفارشات متقاضیان محترم از سراسر کشور نیز بوده و خواهد بود.
هدهد علاوه بر فعالیت در سه زمینه فوق، از ابتدای فعالیتش راهنمای دوستان و هموطنان دیگر بوده و (از دستنوشته تا ویرایش و چاپ و پخش کتاب) به آنها مشاوره رایگان در تمام امور چاپ و نشر داده و میدهد.
+++++++++++
شماره حساب رسمی انتشارات هدهد: 5859831051096666 بانک تجارت – شعبه زرقان فارس – به نام محمد حسین صادقی
والسلام
ارادتمند - محمد حسین صادقی
Sadeghi, M.H
09176112253
hodhodzar@gmail.com
۰۹۳۹۸۱۱۴۱۵۴واتساپم

بایگانی
چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۴۴ ب.ظ

من گدای امام جوادم

هوالجمیل

سه شعر در مدح حضرت جواد الائمه

به نقل از کتاب کوثریه، سروده حقیر

من گدای امام جوادم

زائر زار باب المرادم ....

==========

رضا چون شد شهید از راه کینه

جوادش ناخدا شد در سفینه......

==========

و ترکیب بند جام توسل

لحظه ها عطر تغزل می دهند

عاشقان را طبع بلبل می دهند.....

=============

بقیه در ادامه مطلب

باب‌المراد

من گدای امامِ جوادم
هرچه دارم ز الطاف مولاست

گشته‌ام بر بلاها گرفتار
هم پر از خواهشم بهر دنیا
اوست مصداق تکرار کوثر
جز به این چارده نور واحد
گاه مهمان اَمّن یُجیبم
بی نیازم ز شاهان عالم

 

 

زائــــر زار بــاب‌المـــرادم
او رسیده همیشه به دادم
از گناهان و جرم زیادم
هم برای صراط و معادم
روح زیبــــاترین اعتـقادم
نیست بر هیچکس اعتمادم
گاه بر سفرۀ اِن یَکادم
چون غلامِ امامِ جوادم

 

 

جام توسل

ترکیب بند در میلاد امام جواد علیه السلام

لحظه‌ها عطر تَغَزل می‌دهند
باز هم شیدائی‌ام گل کرده است
قدسیان امشب به مام اهلبیت
انبیا در جشن میلاد جواد
آسمانی‌ها به مستان زمین
عقل امشب مانده پشت در ولی

 

 

عاشقان را طبع بلبل می‌دهند
در کجا جام توسل می‌دهند
دسته‌های یاس و سنبل می‌دهند
دسته دسته بر رضا گل می‌دهند
جام وحدت بی تأمل می‌دهند
راه بر عشق و تخیل می‌دهند

 

بار دیگر در تجلیگــاه نــور
کرد نور دیگری از حق ظهور

امشبم در سینه شور دیگریست
امشب از هفت آسمان بالاترم
همنشینم با رضا در بزم نور
تا سحر قنداقۀ سبز جواد
عرشیان در بزم راهم داده‌اند
شادم از شادیِ مولایم رضا

 

 

دل ، بیابانگرد طور دیگریست
چون مرا در دل حضور دیگریست
در سرم امشب غرور دیگریست
دَمبِدم در دست حور دیگریست
شعر من برگ عبور دیگریست
شادیِ فردا ، سرور دیگریست

 

سر زد از شرق ولا نور جواد

یافت ، آئین محمد ، امـتداد

امشب آهنگ غزل دارد رضا
این ستاره در کنار ماه چیست؟
باغ آمالش ثمر آورده است
کور قلبی ابترش نامیده بود
می‌شود گهواره جنبان جواد
آسمان را حجتی دیگر رسید

ج

 

بوسه‌گاهی چون عسل دارد رضا
کودکش را در بغل دارد رضا
میوه از باغ امل دارد رضا
کوثری را ماحَصَل دارد رضا
تا سحر خیر‌العمل دارد رضا
آفتابی بی‌بَدَل دارد رضا

 

نـور می‌بارد تقی چون چلچراغ

در بر مـعصــومه و شاهچــراغ

عرشیان با اذن حق بر خاص و عام
جام صهبای شفاعت می‌دهند
کامران گردد دل هر مستمند
هست کوثر جلوۀ جاوید فیض
گشته کوثر جاری از جود جواد
از همه شاهان عالم برتر است

 

 

هدیه می‌بخشند بر عالم مدام
بر تمام عاشقان این امام
در توسل بر گل خیر‌الانام
مثل باران در کویر تشنه‌کام
در خلائق عین نور مستدام
هر که باشد در سرای او غلام

 

آنچه شـد الهام ، انشـا کرده‌ام

طبع خود را وقف زهرا کرده‌ام

شیراز دیماه 1371

سیمرغ حقیقت

در مدح و منقبت حضرت امام محمدتقی، جوادالائمه (ع)

رضا چون شد شهید از راه کینه
همه گفتند شیعه در زوال است
که شیعه غرق جهل و بیسوادی است
بپا کردند بحران عقیده
که طفلان را نباشد عقل چون پیر
نباشد با خبر از هیچ رازی
روان شد شایعات و مکر دشمن
لعیـن ابن لعین مأمون ملعون
برای ذلت و سرکوب مولا
بپا شد مجلس فخر و تکبر
به رأی کاملان علم و بینش
سؤالی کرد از او یحیی
ابناَکثَم
بگفتا : «حکم صیدِ در حرم چیست؟»
بگو در روز یا شب صید کرده؟
مُکلف بوده یا نابالغ ، آن فرد؟
گرسنه بوده یا با مال و تمکین؟
به این فعل حرامش بوده جاهل؟
برای خود نموده صید یا غیر؟
بگو در عُمره بوده یا تمتع؟
سؤالات دگر هم مانده باقی
بشد مجلس ز عجز خود پریشان
سپس آن رهبر نه ساله‌ی دین
پس از طرح تمام احتمالات
سپس مولا ز یحیی پرسشی کرد
چو یحیی باز ماند از حل مشکل
چنان در شرح آن، مشکل‌گشا شد
بشد مأمون خجل از حیله‌ی خویش
بگفت ایکاش با این بخت ناشاد
که اینسان خِفَت و خواری پذیرم
چرا مثل پشه با صد منیّت
ز نو فرمود امام جن و انسان
برو با دقت ای یحیی
ابناکثم
که با اذن خدا عیسی و یحیی**
 نبوت شد عطا در خردسالی
پس از این معجز ناب ولایت
امامت اکبر و اصغر ندارد
«ولی» وصل است بر علم خداوند
«ولی» با اذن حق باشد سخنور
«ولی» دارد به کف راه سماوات
«ولی» بخشد به جسم زندگی ، جان
بیا ایدل رویم امشب گدائی
جواد آئینه‌ی «جود» الهی است
سخاوت ، ریزه‌خوار خوان مولاست
بُود آئینه‌دار دین احمد
چو جودش بیحساب و بی عداد است
ز فرط زهد و تقوا ، او تقی شد
کلید گنج عرفان و صفا اوست
به هر چیزی که شاد از آن،جواد است
چو کوثر، هدیه از سوی خدا بود
به درگاهش همه عالم غلام است
به این باب‌الحوائج ، بارالها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جوادش ناخدا شد در سفینه
که سالارش امامی خردسال است
چرا؟ چون طفلکی بر شیعه هادی است
و خندیدند بر این نو رسیده
ندارد رهبر نُه ساله تدبیر
کنون باید کند در کوچه ، بازی
چو سیلابی سیه در کوی و برزن
که بود او را حکومت، ریشه در خون
فراهم کرد بزمی پر معما *
که تا سازد تشیع را تمسخر
سؤالات غریبی شد گزینش
که در درس قضاوت بود اعلم
جوابش داد : صیاد حرم کیست؟
بگو آزاده بوده یا که برده؟
و صیاد حرم زن بوده یا مرد؟
مداوم بوده صیدش یا نخستین؟
و یا بوده‌ست عالم بر مسائل؟
ز کار خود پشیمان گشته یا خیر؟
جوابم ده تو ای خصم تشیع
بده پاسخ اگر اهل وفاقی
گرفت انگشت حیرت را به دندان
بیان فرمود، خود، احکام آئین
یکایک داد پاسخ بر سؤالات
که اشک عجز مجلس را در آورد
امام آمد به تشریح مسائل
که یاد از مجلس بحث «رضا» شد
بزد یحیی
ابناکثم بر سر و ریش
مرا مادر در این دنیا نمی‌زاد
روا باشد اگر اکنون بمیرم
شدم همبال سیمرغ حقیقت
نخواندی تو مگر آیات قرآن؟
بخوان تو سوره
ی پُر راز مریم
به خُردی یافتند اسرار اسما
به آن یاران ذات ذوالجلالی
ز هم پاشیده شد آن بزم نخوت
ولایت مکتب و دفتر ندارد
«ولی» با علم مطلق خورده پیوند
چه در گهواره باشد یا به منبر
که باشد سینه‌ی او عرش آیات
که جانش متصل باشد به جانان
به عرش «جود» این ذات خدائی
و در عرش خدا در پادشاهی است
زمین و آسمان ، مهمان مولاست
و باشد نام زیبایش محمد
به اذن حق، ملقب بر جواد است
و معشوق دل هر متقی شد
طبیب قلب مظلوم رضا اوست
وجود حضرت معصومه شاد است
که تنها میوۀ باغ رضا بود
که جود او روان بر خاص و عام است
روا فرما همه حاجات ما را

 

والسلام

محمد حسین صادقی - غلام

دانلود رایگان کتاب کوثریه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۱۴
محمد حسین صادقی

نظرات  (۱)

۱۴ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۵۷ سید محمد علوی زاده

سلام

شبتان بخیر

با پست "گناه بی‌حجابی حق‌الله است یا حق‌الناس؟!" بروز هستم، خوشحال می شوم تشریف بیاورید بخوانید و استفاده کنید.

با تشکر از شما

یا علی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">