هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

hodhod publication
هذا من فضل ربی
هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

بنام خداوند جان و خرد
دوستان سلام - خوش آمدید
انتشارات هدهد با شماره مجوز 999 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1374 فعالیت خود را شروع کرده و دفتر مرکزی آن در شهر مقدس قم می‌باشد. این انتشارات در سه زمینه 1– چاپ و نشر کتاب 2-خدمات چاپ و نشر و 3- تولید محصولات سمعی – بصری فعالیت دارد و محل سکونت مدیر آن شهرستان زرقان فارس است.
هدهد نه فقط نام انتشاراتی من، بلکه یادآور خاطرات برادر شهیدم، ابوالفضل صادقی، و سرپل ارتباطی من با تمام دوستانم در سراسر کشور (و جهان) به حساب می‌آید. اگرچه گستره‌ی فعالیت این انتشارات کشوری و سراسری است اما بیشتر برای چاپ آثار خودم و دوستانم در نظر گرفته‌ام در عین حال پذیرای سفارشات متقاضیان محترم از سراسر کشور نیز بوده و خواهد بود.
هدهد علاوه بر فعالیت در سه زمینه فوق، از ابتدای فعالیتش راهنمای دوستان و هموطنان دیگر بوده و (از دستنوشته تا ویرایش و چاپ و پخش کتاب) به آنها مشاوره رایگان در تمام امور چاپ و نشر داده و میدهد.
+++++++++++
شماره حساب رسمی انتشارات هدهد: 5859831051096666 بانک تجارت – شعبه زرقان فارس – به نام محمد حسین صادقی
والسلام
ارادتمند - محمد حسین صادقی
Sadeghi, M.H
09176112253
hodhodzar@gmail.com
۰۹۳۹۸۱۱۴۱۵۴واتساپم

بایگانی
جمعه, ۵ مهر ۱۳۹۸، ۰۷:۳۶ ب.ظ

تلظی

هوالجمیل

 

تَلَظّی

 

تلظی کردن ماهی زمانی است

که از دریا برون افتاده باشد

و باید تا دمی دیگر، به ناچار

برای مرگ خود آماده باشد

 

علی اصغر تلظی کرد ، یعنی

که بوده از عطش در حال مردن

و این یعنی که اصغر تا دمی بعد

بدون آب ، جان می داده حتماً

 

برای ماهیِ افتاده بر خاک

نباشد بر کمان ، دیگر نیازی

ولی در قصه‌ی جانسوز اصغر

برای اهل معنا ، خفته رازی

 

: یکی با اختیار خویش، باید

شود ملعون عالم ، چون خوارج

یکی هم در همان دم ، با شهادت

شود با اذن حق ، باب الحوائج.

 

بدون تیغ «اَشقَی الاشقیا» هم

علی می مُرد شاید در همان روز

ولی با روزه در محراب و سجده

علی با تیغ دشمن گشت پیروز

 

به نقل از لهوف سید ابن طاووس:

امام حسین علیه السّلام آن نوزاد را به دست گرفت، و به دشمنان خطاب نموده و فرمود: «یا قوم قد قتلتم شیعتی و اهل بیتی، و قد بقی هذا الطّفل یتلظّی عطشا، فاسقوه شربۀ من الماء» ای مردم! شما شیعیان من و خویشان مرا کشتید، و از آنها همین کودک باقی ماند، که از شدّت تشنگی، دهان را باز و بسته میکند، او را با اندکی آب، سیراب کنید. هنوز گفتارش تمام نشده بود که یکی از دشمنانش او را هدف تیر قرار داده، به طوری که آن تیر سرش را از بدنش جدا نمود، در این هنگام امام حسین علیه السّلام دشمنان را به مجازاتهای سخت الهی به همان گونه که بعدا مختار و غیر او با آنها رفتار نمود، نفرین کرد.

والسلام - ملتمس دعا

محمد حسین صادقی (غلام)

زرقان فارس

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۷/۰۵
محمد حسین صادقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">