ذبیح شش ماهه
هوالجمیل
ذبیح شش ماهه
نذر حضرت علی اصغر (ع)
عنان چاره ز کف داد و سخت مضطر شد
دمی که در برِ مولا، شهید ، اصغر شد
هزار نیزه به قلبش شکسته شد انگار
ز تیر حرمله ، تا شیرخواره ، پرپر شد
ز هُرم داغ و عطش، چشم او سیاهی رفت
جهان به دور سرش ، با جنون ، مُدَور شد
گرفت خون گلویش، به آسمان پاشید
که عرش و کرسی از آن، تا همیشه احمر شد
چگونه طفل شهیدش به خیمه گاه بَرَد؟؟
که سرفکنده و شرمنده ، پیش همسر شد
کجا رَوَد؟ چه کند؟ از چه کس کمک خواهد؟
در این مصیبت عظمی ، بدون یاور شد
تمام لشکر او غرق خاک و خون بودند
شریک این غم سنگین دوباره خواهر شد
بسی مصائب سنگین بدید در آن روز
ولی مصیبت اصغر فزون ز باور شد
گناه کودک شش ماهه چیست؟ نام علی
همانکه شیعه به عشقش همیشه کیفر شد
بمیرم از غمت ای ماهیِ جدا از آب
که از تَلَظّیِ تو ، تشنه کام ، کوثر شد
والسلام - ملتمس دعا
محمد حسین صادقی (غلام)
2/7/1398 زرقان فارس