بیاد امام راحل
آخرین روزها؛ خلوت با خدا
راوی: دکتر حسن عارفی (پزشک معالج امام خمینی)
«... به یقین میدانست که در واقع مراحل آخر زندگی را طی میکند. در این مراحل دیگر با خودش و خدای خودش بود. بیماری آنقدر وسیع پیشرفت کردهبود که تمام تاروپود وجود ایشان را سلولهای سرطانی گرفتهبود، ریه را گرفتهبود، کبد را گرفتهبود و جاهای مختلف را گرفتهبود؛ و ایشان در بستر که خوابیدهبود اغلب در یک حالت بیحالی [بود] که درست نمیتوانست جواب بدهد و تُن صدا پایین آمدهبود؛ [اما] وقتی که حس میکرد نزدیک ظهر است دائما به ما تذکر میداد که بگویید وقت نماز ظهر شده؟
یا وقت نماز مغرب شده؟ و وقتی که به نماز میرسید ایشان با تن صدای خوب نماز میخواند و هوشیاری کامل داشت. وقتی نماز تمام میشد ایشان دوباره میرفت به حالت خودش و ما همه حس میکردیم با خدای خودش خلوت کردهاست. ساعتهای آخر عمر دائما سوره حمد را میخواند. دائم و متصل میخواند البته با صدای بسیار ضعیف. [...] بعدا که ایشان در آن مراحل بد و خیلی ناجور قرار گرفت و دیگر تن صدا خیلی پایین و فشار بسیار پایین آمدهبود و روی ۴۰ میلی متر جیوه بود و اصلا قدرت تنفس و قدرت صحبت و توان از ایشان گرفته شدهبود، ناگهان مرا به اسم صدا کرد.
ایشان ذکر کرد که «وضو گرفتن قبل از وقت...»، تا این جمله را گفت من متوجه شدم یک مسئله فقهی را دارد مطرح میکند. آقای آشتیانی نزدیک بود صدا کردم و حاج احمد آقا نزدیک بود ایشان را هم صدا کردم گفتم تشریف بیاورید امام یک مسئله فقهی را میگوید و در حد من نیست».
منبع: مجله حضور