هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

hodhod publication
هذا من فضل ربی
هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

بنام خداوند جان و خرد
دوستان سلام - خوش آمدید
انتشارات هدهد با شماره مجوز 999 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1374 فعالیت خود را شروع کرده و دفتر مرکزی آن در شهر مقدس قم می‌باشد. این انتشارات در سه زمینه 1– چاپ و نشر کتاب 2-خدمات چاپ و نشر و 3- تولید محصولات سمعی – بصری فعالیت دارد و محل سکونت مدیر آن شهرستان زرقان فارس است.
هدهد نه فقط نام انتشاراتی من، بلکه یادآور خاطرات برادر شهیدم، ابوالفضل صادقی، و سرپل ارتباطی من با تمام دوستانم در سراسر کشور (و جهان) به حساب می‌آید. اگرچه گستره‌ی فعالیت این انتشارات کشوری و سراسری است اما بیشتر برای چاپ آثار خودم و دوستانم در نظر گرفته‌ام در عین حال پذیرای سفارشات متقاضیان محترم از سراسر کشور نیز بوده و خواهد بود.
هدهد علاوه بر فعالیت در سه زمینه فوق، از ابتدای فعالیتش راهنمای دوستان و هموطنان دیگر بوده و (از دستنوشته تا ویرایش و چاپ و پخش کتاب) به آنها مشاوره رایگان در تمام امور چاپ و نشر داده و میدهد.
+++++++++++
شماره حساب رسمی انتشارات هدهد: 5859831051096666 بانک تجارت – شعبه زرقان فارس – به نام محمد حسین صادقی
والسلام
ارادتمند - محمد حسین صادقی
Sadeghi, M.H
09176112253
hodhodzar@gmail.com
۰۹۳۹۸۱۱۴۱۵۴واتساپم

بایگانی

 

روضه و نوحهٔ عطش 

عطش بود و اصغر، عطش بود و اکبر
عطش بود و دختر، عطش بود و خواهر

عطش بود و ایثار و اشک و حماسه
و یک جنگ تحمیلی نابرابر

عطش بود و هفتاد و دو یار عطشان
و سیراب، دشمن، همه، اسب و لشکر

عطش بود و تحریم آب دو رودان
عطش بود و اولاد عطشان کوثر

عطش بود و سقا، عطش بود و خیمه
و شرمِ علمدارِ در خون شناور

عطش بود و مولای عطشان زخمی
عطش بود و غمهای مولای مضطر

عطش، خستگی،  داغ، زخم دمادم
نه سایه ، نه سقا ، نه مرهم، نه یاور

عطش بود و گرمای سوزان صحرا
عطش بود و خونگریه های مکرر

عطش بود و خنجر، عطش بود و حنجر
عطش بود و فریاد جانسوز مادر

عطش بود و تنها صدائی شکسته
که فریاد می زد :  برادر، برادر

والسلام
زرقان فارس - محمد حسین صادقی، غلام
دهم مردادماه ۱۴۰۲


ما فقط تشنگی را درک کرده ایم نه عطش را،
عطش یعنی تشنگی در حد مرگ،
و حسین عطشان بود یعنی مافوق عطش، 
عطشان حالتی است که زبان مثل یک تکه چوب خشک میشود با دهان و سر و‌ صورتی پر از گرد و خاک...
چه خوب است ما شیعیان خاص حسین، این حالت را، در عزاداریهایمان کمی تجربه کنیم...
+++++
حالت عطشان ۴ علت دارد
۱- داغ دیدن زیاد که جگر می سوزد
۲- اشک ریختن
۳-تکاپوی زیاد در میدان
۴-زخمهای زیاد
هرکدام از علل بالا آب زیاد می طلبد
یک موقع آدم روزه دار چندین ساعت یا بیشتر تشنه است و می داند یا امید دارد که به آب می رسد، اما تصور کنید فردی داغدیده و مجروح حداقل یک نیمروز گرم در حال جنگ و تکاپو و خونگریه باشد امید به آب رسیدن هم ‌نداشته باشد، البته چنین فردی اگر سایه ای پیدا کند و ساعتی استراحت کند شاید کمی دوام بیاورد اما اگر لحظه به لحظه تلاش و داغ و عطش و زخمهایش زیادتر شود این دیگر نیازی به آنهمه تیغ و شمشیر و خنجر و نیزه و سنگ ندارد، چنین فرد عطشانی در مدت‌کوتاهی، خود به خود جان می دهد...
صل الله علیک یا اباعبدالله....
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۵/۱۱
محمد حسین صادقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">