هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

hodhod publication
هذا من فضل ربی
هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

بنام خداوند جان و خرد
دوستان سلام - خوش آمدید
انتشارات هدهد با شماره مجوز 999 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1374 فعالیت خود را شروع کرده و دفتر مرکزی آن در شهر مقدس قم می‌باشد. این انتشارات در سه زمینه 1– چاپ و نشر کتاب 2-خدمات چاپ و نشر و 3- تولید محصولات سمعی – بصری فعالیت دارد و محل سکونت مدیر آن شهرستان زرقان فارس است.
هدهد نه فقط نام انتشاراتی من، بلکه یادآور خاطرات برادر شهیدم، ابوالفضل صادقی، و سرپل ارتباطی من با تمام دوستانم در سراسر کشور (و جهان) به حساب می‌آید. اگرچه گستره‌ی فعالیت این انتشارات کشوری و سراسری است اما بیشتر برای چاپ آثار خودم و دوستانم در نظر گرفته‌ام در عین حال پذیرای سفارشات متقاضیان محترم از سراسر کشور نیز بوده و خواهد بود.
هدهد علاوه بر فعالیت در سه زمینه فوق، از ابتدای فعالیتش راهنمای دوستان و هموطنان دیگر بوده و (از دستنوشته تا ویرایش و چاپ و پخش کتاب) به آنها مشاوره رایگان در تمام امور چاپ و نشر داده و میدهد.
+++++++++++
شماره حساب رسمی انتشارات هدهد: 5859831051096666 بانک تجارت – شعبه زرقان فارس – به نام محمد حسین صادقی
والسلام
ارادتمند - محمد حسین صادقی
Sadeghi, M.H
09176112253
hodhodzar@gmail.com
۰۹۳۹۸۱۱۴۱۵۴واتساپم

بایگانی
يكشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۳۳ ب.ظ

ای مشک

هوالجمیل

 ای مشک
      
ای مشک نریز آبرویم  
بر باد مده تو آرزویم
 
ای مشک اگر چه عرصه تنگ است
بی آب روم به خیمه ننگ است
 
جنگ است و تمام همتم جنگ
سربازم و استطاعتم جنگ
 
سربازم و غم نمی شناسم 
از کشته شدن نمی هراسم
 
هر جا که وظیفه جبهه بگشود
شمشیر به دوش عهده ام بود
 
امروز که در دلم خروش است
 ای مشک دو عهده ام بدوش است
 
هم حامی حامیان دینم
هم ساقی چند نازنینم
 
امروز که دیده ام پر اشک است
بر دوش دلم لوا و مشک است
 
ای مشک کسی ندیده از ناس
در رزمگه التماس عباس
 
اینک بشنو تو التماسم
 دارم زتو پاس، دار،‌ پاسم
 
اشکم که چکیده فرات است
 پنهان شده از مخدرات است
 
آبی که به سینه ات نهان است
رشک لب آسمانیان است
 
سیراب ز آب خوشگواری
اما ز حرم خبر نداری

انگیزه آفرینش آب
آبی است که در تو هست بیتاب
 
این آبروی من است در تو
ایثار خلاصه هست در تو
 
افلاک، سبو، گرفته سویم 
بر خاک نریز آبرویم
 
بی آب اگر روم ؛ دمادم
باید زخجالت آب گردم
 
ای آب که اینچنین روانی
امروز چو من در امتحانی
 
کابوس عطش بهانه باشد
حیثیت تو نشانه باشد
 
از بهر کسی که عشقباز است
کابوس، حقیقی،‌مجازست
 
مولا که ندارد آب اکنون
دارد سر عشقبازی خون
 
گر امر کند به هر سحابی
بارد به زمین شراب نابی
 
اما نه ز ابر، بار خواهد
لب تشنه لقای یار خواهد
 
لب تشنه اگر چه دختر اوست
این آب صداق مادر اوست
 
آندم که سکینه مشک آورد
با دیده پر زاشک آورد
 
تا دیده به دیده ترم دوخت
از آتش آه، هستی ام سوخت
 
اینک من و خاطرات آن اشک
اینکم منم و فرات - ای مشک
 
اینک منم و هزار دشمن
هم تو هدف شراره هم من
 
افسوس که من گناه کردم   
بر آب روان نگاه کردم
 
هر چند که آب را نخوردم
کف در خنکای آب بردم
 
این دست ز تن بریده بادا 
از حدقه برون دو دیده بادا
 
کفاره لمس آب این است 
خوش باد که عاشق چنین است


یارب نشود خجل بمانم 
تا حشر شکسته دل بمانم


بگذار که تشنه کام باشم 
مقبول ترین  غلام باشم

 والسلام 
محمد حسین صادقی - غلام 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۰۲
محمد حسین صادقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">