هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

hodhod publication
هذا من فضل ربی
هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

بنام خداوند جان و خرد
دوستان سلام - خوش آمدید
انتشارات هدهد با شماره مجوز 999 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1374 فعالیت خود را شروع کرده و دفتر مرکزی آن در شهر مقدس قم می‌باشد. این انتشارات در سه زمینه 1– چاپ و نشر کتاب 2-خدمات چاپ و نشر و 3- تولید محصولات سمعی – بصری فعالیت دارد و محل سکونت مدیر آن شهرستان زرقان فارس است.
هدهد نه فقط نام انتشاراتی من، بلکه یادآور خاطرات برادر شهیدم، ابوالفضل صادقی، و سرپل ارتباطی من با تمام دوستانم در سراسر کشور (و جهان) به حساب می‌آید. اگرچه گستره‌ی فعالیت این انتشارات کشوری و سراسری است اما بیشتر برای چاپ آثار خودم و دوستانم در نظر گرفته‌ام در عین حال پذیرای سفارشات متقاضیان محترم از سراسر کشور نیز بوده و خواهد بود.
هدهد علاوه بر فعالیت در سه زمینه فوق، از ابتدای فعالیتش راهنمای دوستان و هموطنان دیگر بوده و (از دستنوشته تا ویرایش و چاپ و پخش کتاب) به آنها مشاوره رایگان در تمام امور چاپ و نشر داده و میدهد.
+++++++++++
شماره حساب رسمی انتشارات هدهد: 5859831051096666 بانک تجارت – شعبه زرقان فارس – به نام محمد حسین صادقی
والسلام
ارادتمند - محمد حسین صادقی
Sadeghi, M.H
09176112253
hodhodzar@gmail.com
۰۹۳۹۸۱۱۴۱۵۴واتساپم

بایگانی
پنجشنبه, ۴ آذر ۱۴۰۰، ۰۹:۰۸ ب.ظ

ناهنجاریهای مدنی

هوالجمیل

ایجاد قبح اجتماعی نسبت به ناهنجاریهای مدنی


ایده‌ی «شهر ما خانه‌ی ما» تقریباً در جامعه، جا افتاده و همه می‌دانند که شهر متعلق به آنهاست و با عوارض آنها ساخته می‌شود اما ایجاد احساس تعلق و حس مسئولیت‌پذیری و رفع حس بی‌تفاوتی نسبت به ناهنجاری‌ها، هنوز کاملاً در روح و قلب مردم و بویژه دانش آموزان نهادینه نشده و گاهگاهی مشاهده می‌شود که خلاف آن عمل می‌کنند هرچند می‌دانند که شهر آنها، خانه‌ی مشترک تمام آنهاست. 
در چند دهه قبل به وضوح پدیده‌ی شکستن چراغهای کوچه و خیابان را می‌دیدیم ولی امروزه، دیگر این پدیده به چشم نمی‌خورد و شاید به ندرت مشاهده شود که کودکی چراغهای خیابان و معابر را بکشند. در این رابطه، همه می‌دانند و قلباً درک کرده‌اند که چراغها و روشنائی و نور متعلق به همه‌ی آنهاست و دیگر لازم نیست اداره برق، کنار هر تیر برق یک نگهبان بگذارد چون همه مردم و بچه‌ها تبدیل به نگهبان روشنائی شهر خود شده‌اند و حس بی‌تفاوتی در آنها از بین رفته و جای خود را به مسئولیت‌پذیری و واکنش سریع در برابر تعرض به روشنائی‌ها داده است. همین حس باید در تمام امور دیگر نیز بوجود بیاید. مثلاً همه‌ی مردم و دانش‌آموزان می‌دانند که گلهای شهر و زیبائی آنها متعلق به خودشان و دیگران است ولی بعضاً مشاهده می‌شود که علیرغم این دانستن، به راحتی وارد حوزه های گلکاری می‌شوند و گل می‌چینند و کسی هم مانع آنها نمی‌شود. آنچه ما باید انجام دهیم، ایجاد حس قبح گل چینی و شکستن شاخه‌ی درختان است. در کنار این حس، یک حس دیگر نیز باید تقویت شود و آن حس مراقبت و تذکر دادن و بی‌تفاوت نبودن است. هر فرد باید احساس کند که این گل متعلق به شخص اوست و با تمام وجود باید از آن مواظبت کند و جلو چیده شدن آن را بگیرد. اما هنوز این حس به خوبی ایجاد نشده هرچند حس قبح گل چینی وجود دارد و همه می‌دانند که کار بدی است. 
نمونه‌های دیگر: آب‌ریزی در معابر، چسباندن آگهی های تخلیه چاه روی درب منازل، دیوار نویسی‌های تبلیغاتی، سد معبر توسط بعضی از مغازه‌داران، رها کردن مصالح ساختمانی در خیابانها و معابر، موتورسواری‌های افسار گسیخته، و . . . و . . . بقیه را شما بگوئید...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۹/۰۴
محمد حسین صادقی

Tent 110

tent 314

tent 59

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">