دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۰۴:۰۷ ب.ظ
ارتباط تاریخی نسیمی با زرقان
هوالجمیل
اشاراتی به آفتاب
نکاتی پراکنده در مورد عارف و شاعر شهید سید عمادالدین نسیمی
- در مقدمه دیوان نسیمی، دکتر حسین محمدزاده صدیق شدیداً برای رفع انتساب نسیمی از زرقان تلاش دارد تا حدی که تاریخ و متون تاریخی را به نفع تعصب خویش جرح و تعدیل کرده و تا جائی که توانسته اسم زرقان را حذف کرده و در جاهائی که ناچاراً مجبور بوده که نام زرقان را نقل قول کند از کلمات نامتعارفی مثل ضرقان یا زرکان استفاده کرده در حالیکه در متن منابع اصلی از کلمه زرقان استفاده شده است مثل نقل قول از ریاض العارفین در صفحه 31 و یا حذف تعمدی نام زرقان در منبع بسیار مهمی مثل شهداءالفضیله علامه امینی ولی در جاهای متعدد به وفور از عبارت نسیمی «تبریزی» استفاده کرده حتی در جاهائی که ارتباط به موضوع ملیت نداشته یعنی خواسته نام تبریز را (که برای ما نیز بسیار محترم است) چنان به تکرار و توارد برساند که تبریزی بودن نسیمی برای خواننده بدیهی و طبیعی جلوه کند.
- در جای دیگر سعی کرده فرد دیگری را به نام جلال الدین نسیمی به شیراز و زرقان منسوب کند و بگوید که نام نسیمی زرقان و نسیمی اصلی به جای هم اشتباه گرفته شده و مورخان تخلیط نام کرده اند در حالیکه اولاً سنگ کشف شده در زرقان به نام عمادالدین است نه جلال الدین، ثانیاً سنگ مزار و کتیبۀ برادرش سید نصیرالدین که در قدیمی ترین منابع نیز ذکر شده در کنار مزار مادر نسیمی در زرقان است و فرضاً که قبول کنیم که نسیمی زرقان همان نسیمی اصلی نیست و تشابه اسمی و تخلیط نام صورت گرفته آیا نام برادرش هم تصادفاً نصیرالدین شده است؟ آیا انتساب او به حروفیه و نحوه شهادت فجیع او که سینه به سینه و نسل به نسل در زرقان نقل شده هم بصورت تصادفی با داستان نسیمی اصلی شباهت دارد؟ و نکته آخر اینکه اینهمه تلاش برای حذف زرقان مشت به سندان کوبیدن است چون اینهمه کتاب و مدرک تاریخی، گواهی بر محوریت زرقان در موضوع نسیمی دارد.
- این حرف ها برای کسانی است که وقت و حوصلۀ مطالعه و تحقیق ندارند وگرنه کسانی که در کتب نسیمی شناسی کمی دقت و حوصله به خرج دهند به سرعت و راحتی متوجه میشوند که زمان و مکان تولد سید عمادالدین نسیمی قطعاً نا مشخص است ولی در رابطه با مدفن او فقط و فقط دو شهر قید شده یکی حلب و دیگری زرقان ولاغیر و نظر ما این است که طبق گواهی تاریخ، قسمتی از بدن نسیمی که برای برادرش سید نصیرالدین فرستاده اند در زرقان دفن شده و بعدها برادر و مادر در کنارش دفن شده اند (که سنگ مزارشان موجود است) و برخی از اقوام و یاران او نیز در زرقان زیسته و در همین جا از دنیا رفته اند همانگونه که در حلب سوریه.
- کتب نسیمی شناسی و دیوان های نسیمی بسیار کم و از لحاظ محتوائی نیز متفاوت است لذا هیچیک نمی تواند به عنوان نسخۀ اصلی و مرجع محسوب شود و از آنجا که معمولاً افراد غیر متخصص از تمام نسخه ها نمی خرند و اصلاً تمام نسخه ها نیز در کنار هم وجود ندارد بهترین راهکار برای عاشقان و علاقمندان نسیمی دانلود رایگان تعدادی از کتب مربوط به او از سایت کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران است (بعد از ورود ، روی آیکونهای قرمز pdf کلیک کنید) بحمدالله پژوهش های نسیمی شناسی رو به افزایش است و هر سال زیادتر می شود و امیدواریم در آینده مدارک و الواح و اسنادی پیدا شود که حقیقت را آشکارتر کند.
- بدون شک اگر دکتر محمدزاده صدیق بعد از کشفیات اخیر ما (مندرج در کتاب عَنقای لاهوت) کتاب خود را نوشته بود در «زرقان زُدائی از موضوع نسیمی» اینهمه اصرار بیهوده نمی کرد.
- اما از دیدگاه بنده ملیت نسیمی در درجه چهارم اهمیت قرار دارد، شاعر بودن او در درجه سوم، حروفی بودن او در درجه دوم، و شهید بودن او در درجه اول اهمیت قرار دارد.
- نسیمی نه رهبر سیاسی من است ، نه مرجع تقلیدم، نه آموزگارم و نه مرادم، اما شهید بودن او - ضد متجاوز بودن او - رهبر بودن او- مبارزات مخفی و تحت تعقیب بودن او – اشعار و افکار او در عظمت و کرامت انسان - شهادت فجیع و جانسوز او – مرید نعیمی بودن او – تأثیرگذاری ابدی او بر جوامع بشری و مخالفت ابدی قشریون و متحجرین با او - علاقه و ارادت آزادگان تاریخ بشری به او - منتخب علامه امینی بودن او و جزو شهدای با فضیلت اسلام بودن او، و در نهایت، انتساب او به زادگاه باستانی ام زرقان فارس و علاقۀ دیرینه ام به او که از والدین عزیزم گرفته ام مقام او را در قلب و روح و فکر من در ردیف اولیا و قدیسان قرار داده است.
- تمام شاعران به دروغ از بلا دم می زنند ولی نسیمی کمی از بلاهائی را که با آنها درگیر است در شعر خود بازگو می کند، مثل شاعران بسیجی خودمان در سنگرهای جنگ تحمیلی، نسیمی درگیر بلاست و اگر نباشد برای خود بلا دست و پا می کند.
- نسیمی در دو جهان نمی گنجد و برخی از دوستان متعصبش سعی دارند او را به زور در اقلیمی خاص بگنجانند، او عاشق انسان و انسانیت است و به تمام بشریت در تمام زمانها و مکانها تعلق دارد. نسیمی نه بخاطر یک عمر مبارزه و زندگی زیر زمینی و آوارگی و بی خانمانی و تحت تعقیب بودن بلکه بخاطر عشق بی کرانه اش به هستی، مدینۀ فاضلۀ آشنا و غریبش، مسئولیت پذیری بی حد و مرزش و آلام و آرمانهای روح بزرگ و نا آرام و بیقرارش اهل هیچ جا نیست و در عین حال اهل همه جاست و تا قیامت تمام آزادگان جهان با او احساس خویشاوندی و همدلی و همرازی می کنند.
- تمام اشعار فارسی و ترکی و عربی نسیمی را بخوانید و قضاوت کنید و ببینید او به چه جرمی چنان فجیع زنده زنده پوست کنده شد، سلاخی شد و سوزانده شد، به راستی آیا می شود در تمام اشعارش بیت یا مصرعی را پیدا کرد که جرم و کفر محسوب شود و مستوجب کیفر یاشد، شاید بگوئید نسیمی ششصد سال پیش به حق یا ناحق کشته شده و حالا قضاوت و تقصیر یابی بی فایده است ولی اینگونه نیست، نسیمی کماکان ادامه دارد و سیل تکفیر کنندگان او در بین افراطیون شیعه و سنی نیز ادامه دارند.
- در اصل نباید نسیمی را فقط یک شاعر به حساب آورد بلکه باید او را مجاهدی نستوه و دریادلی لطیف اندیش به حساب آورد که شعر هم می گفته و نه فقط داعیه شاعری و ملک الشعرائی نداشته بلکه حکام را عددی حساب نمی کرده که شعرش را بخاطر آنها حرام کند و لذا دیوان او تنها دیوانی است که مدح هیچ شاه و امیری در آن نیست.
- شهدا امامزادگان عشقند و نسیمی سیدالشهدای شهر ماست به همین خاطر است که مردم زرقان قرنهاست در تمام آدینه ها و عاشوراها در قالب هیئتهای خودجوش و شیدا و شهادت طلب به زیارت و طواف او و شهیدان گلگون کفن حریمش می روند. مردم زرقان از طریق کتابها به سیدنسیمی نرسیده اند بلکه سینه به سینه و نسل به نسل از گذشتگان خود او را شناخته اند و ممکن است حتی بسیاری از کهنسالان ندانند که نام او در کتابها هم آمده است ولی او را به عنوان یک سید و درویش و شاعر شهید می شناسند و داستان شهادت فجیع او را روایت می کنند و به او ایمان دارند. والسلام
ارادتمند و ملتمس دعا : محمد حسین صادقی – شهرستان زرقان فارس
یلدای 1399 مصادف با سالروز ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها
۹۹/۱۰/۰۱