معرفی اجمالی زرقان
هوالجمیل
معرفی اجمالی زرقان
زرقان با فاصلهای قریب به 25 کیلومتر، یکی از بخشهای چهارگانه شهرستان شیراز و نزدیکترین شهر به مرکز استان فارس است و در شمال شرقی شیراز قرار گرفته است. ارتفاع زرقان از سطح دریا 1595 متر، و ارتفاع بلندترین نقطه کوه شمالی نسبت به مرکز شهر تقریباً 600 متر میباشد. زرقان از لحاظ تقسیمات اداری کشور، بخش محسوب میشود و زیر نظر فرمانداری شیراز قرار دارد. وسعت بخش 808 کیلومتر مربع است که شامل دو شهر زرقان و لپویی و دو دهستان بند امیر و رحمت آباد با تعداد 40 روستا و 10 آبادی میشود. تعداد زیادی از روستاهای این دو دهستان در دو طرف رودخانۀ کرKorr قرار گرفتهاند و به کربال (بالهای رودخانه کر) مشهورند. (طبق نظر بعضی از محققین، کلمۀ کر در زبان فارسی میانه (پهلوی) مخفف کلمۀ کورش است). اسامی روستاهای بخش زرقان به ترتیب الفبا عبارت است از: آبادخوره، آقجلو، اتابک، اسماعیلآباد، اکراد، بندامیر، چاهسرخ، حسینآباد، خیرآباد، درمنهزار1، درمنهزار2، دژآباد، دهمیدان، دودج (که جزو شهر شده)، دولت آباد، رحمتآباد، سبزآباد، شهرخواست، شهریار (که جزو شهر شده)، شول، صدرآباد، فتوحآباد، فشنگان، فیروزی، فیضآباد، قلعهگچی، قیدرقلو علیا و سفلی، کلاهسیاه، کورکی، کوهک1، کوهک2، لاهیجی، محمودآباد، مقرب1 ، مقرب2، ملکآباد، مهریان، مهمان آباد، چند روستای زرقان نیز در نیمقرن گذشته خالی از سکنه شدهاند. علاوهبر این، روستاهای منطقۀ خشکهمیان زرقان یعنی گلدشت علیا و سفلی، مجدآباد، مراگلو، اوزوندره، گودزرشک نیز در سیسال گذشته به دلائلی از بخش زرقان جدا شده و به شهرستان مرودشت ملحق گردیدهاند.
بخش زرقان در حال حاضر قریب 60 هزار نفر جمعیت ساکن را در خود جای داده است. جمعیت غیر ساکن زرقان بدلیل اشتغالزائی منطقه قریب به بیستهزار نفر در بخشهای صنعتی ، آموزشی ، خدماتی برآورد میشود.. علاوه بر این، زرقان با توجه به قرار گرفتن در مسیر کوچ عشایر همیشه یکی از مراکز مورد توجه عشایر بوده است. با این حساب ، جمعیت ساکن و روان این شهر به حدود هشتاد هزار نفر میرسد.
روستاهای رحمتآباد و بندامیر و شهر لپوئی از مهمترین آبادیهای این ناحیه به شمار میروند، مخصوصاً پل بندامیر که در زمان دیلمیان (حدود 1100 سال پیش ساخته شده) یکی از جاذبههای گردشگری استان فارس محسوب میشود.
شکست دو مهاجم و متجاوز خارجی در دو جنگ بزرگ و تاریخی که در زرقان اتفاق افتاده و به پیروزی ایرانیان منجر شده زرقان را در نگاه مورخین، ممتاز و خوش یُمن کرده است: یکی شکست کامل اشرف افغان توسط نادر شاه افشار (حدود 300سال پیش) و دیگری شکست نهائی احمد ابن عبدالعزیز توسط عمرو لیث صفاری (حدود 1200 سال قبل). علاوه بر این، سپاه داریوش هخامنشی، سپاه یکی از دشمنانش را در این شهر شکست میدهد که خاطرۀ آن بر کتیبۀ بیستون نقش بسته است. (توضیح سه مورد فوق در صفحات 10 ، 13 و 20 همین کتاب)
زرقان بعلت موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن بین دو شهر شیراز و تختجمشید از دیرباز یکی از اطراقگاههای مسافرین و کاروانها محسوب میشده و نقش عظیمی در تجارت و اقتصاد و کشاورزی داشته است، شاید اطلاق صفت (هند کوچک) به زرقان بخاطر همین رونق و عظمت گذشته بوده است.
علاوه بر وجود چندین مرکز درمانی و جراحی و شکسته بندی در زرقان قدیم، وجود بیش از 50 روحانی که اکثراً در محله (آخوندها) سکونت داشتند و بعضیها مجتهد و یا حافظ و کاتب قرآن کریم بودهاند نیز گواه دیگری بر اهمیت زرقان در رزوگاران گذشته بوده است.
وجود کارخانهها و کارگاههای مختلف بافندگی، صابونپزی، عصاری، باروتسازی، اسلحهسازی، قنادی، نمدمالی، دباغی، سراجی و... نشان دیگری از رونق بازار و معامله در گذشته بشمار میرود.
علت نامگذاری محل حیدر نیز شایان توجه است: چنانکه در تواریخ مربوط به دوران حکومت «زندیه» در ایران و حکومت قاجاریه بر میآید، زرقان یکی از مقرهای حکومتی سلسله زند بوده و یکی از سرداران بزرگ سپاه لطفعلیخان زند بنام «حیدر زرقانی» از اهالی این شهر بوده است. حیدر که از یاران و جوانمردان و فرماندهان سپاه زند بوده حتی تا ارگ بم به یاری لطفعلیخان میشتابد و از «دلاور زند» در برابر آغامحمد خان قاجار دفاع میکند و صحنههای با شکوهی در تاریخ ایران برای خود و زرقان رقم میزند. وجود مسجد و حمام و حسینیه حیدر در محل حیدر از آثار این جنگاور بزرگ و جان بر کف زرقانی است.
جوانان پرشور و ورزیده زرقان، در رشتههای کشتی، وزنهبرداری، کوهنوردی، هنرهای رزمی و پاورلیفتینگ دارای مقامهای بالائی در سطح کشور هستند و دهها مدال طلای جهانی را برای ایران اسلامی به ارمغان آوردهاند.
قبل از انقلاب اسلامی، همراه با تغییر اسم بسیاری از شهرهای ایران، اسم زرقان نیز به زرگان تبدیل شد و بعد از انقلاب اگرچه دوباره نام زرقان را بازیافت ولی هنوز در بسیاری از نقشهها و کتب جغرافیایی، نام زرگان باقی مانده است، بعضیها ریشه اصلی این نام را «زرگون » - یعنی مانند زر – میدانند و سابقه آن را به هخامنشیان پیوند میزنند. لازم به ذکر است که در فرهنگ مرحوم (دهخدا) به نام چهار زرقان اشاره شده: زرقان فارس، زرقان همدان ، زرقان رودقات و زرقان سبزوار؛ ضمناً زرقان ما به شش صورت در کتب و کتیبهها آمده است: رکان ، زرگون ، زرغون ، زرکان ، زرگان و نام فعلی آن : زرقان. لازم به ذکر است که کلمۀ زرغون (همانگونه که در گویش فعلی مردم این شهر تلفظ میشود) در زبان فارسی باستان به معنای مکان سرسبز و خُرّم میباشد که با ظاهر زرقان مطابقت داشته و دارد.
زرقان یکی از شهرهائی بود که با شروع نهضت اسلامی به رهبری امام راحل، به صف انقلابیون پیوست و به یکی از مراکز مهم ضد حکومتی تبدیل شد و اولین شهید خود را بنام شهید علی اکبر صادقیان در قیام پانزده خرداد سال 42 تقدیم اسلام و انقلاب کرد. پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی، در سال 1357 نیز دو شهید دیگر بنامهای شهید ناصر رضا زاده و شهید اسماعیل مؤذنی تقدیم نمود و سرفصل خونینی را در تاریخ پر افتخار این شهر گشود، زرقان در دوران دفاع مقدس سابقه خونین و پر افتخاری از خود به جای گذاشت و با تقدیم 205 شهید، که اکثراً از خط شکنان و جنگاوران دلیر جبهههای غرب و جنوب بودند، نام خود را یکبار دیگر در تاریخ حماسی ایران جاودانی کرد. لازم به ذکر است که این تعداد شهید به نسبت جمعیت این شهر، حدود دو برابر سرانۀ ملی کشور به حساب میآید.
ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه منحصر به فرد و گویش و لهجه خاص محلی که هنوز در بین کهنسالان جریان دارد نیز میراث بجا مانده دیگری از قرون گذشته در این شهر است و با توجه به اینکه تولد و مانائی یک فرهنگ و سنت نمیتواند زائیده یک عصر خاص باشد، بایستی ریشه اینها را در اعصار گذشته و اصالت تاریخی زرقانیها جستجو کرد.
دو قبرستان به نامهای «سیدنسیمی» (در قسمت ورودی شهر) و «برده بسته» (در قسمت آخر شهر) وجود دارد که سنگها و کتیبهها ونقش و نگارهای آنها مربوط به دورههای مختلف است. علت نامگذاری سیدنسیمی به خاطر دفن عارف بزرگ قرن هشتم و نهم سیدعمادالدین نسیمی در این قبرستان است که اکنون زیارتگاه مردم دور و نزدیک است.
زرقان از قدیم مهد علم و هنر بوده است و اکنون با توجه به جمعیت کم، بیشترین تعداد تحصیلکرده و دکتر و مهندس و معلم و دانشجو و شاعر و نویسنده و هنرمند در رشتههای مختلف در داخل و خارج از کشور دارد و اکثراً دارای مقامهای عالی در مدیریت و تحصیل و تعلیم و تربیت و علم و صنعت و ادب و هنر هستند.
زرقان از نظر شهرسازی و معماری دارای یکی از بهترین زیرساختها در کشور است، علاوه بر این، زرقان با داشتن بیش از 64 هکتار فضای سبز (که توسط شهرداری حفظ و نگهداری میشود) با سرانهی فضای سبز 6/18 درصد برای هر نفر بالاتر از استاندارد جهانی قرار دارد و یکی از سرسبزترین شهرهای میهن اسلامی به حساب میآید.
زرقان 70 سال قبل در فرهنگ دهخدا اینگونه توصیف شده است : «زرقان یکی از بخشهای4 گانه شهرستان شیراز است که در شمال شرقی این شهرستان قرار دارد . شمال آن به شهرستان آباده و جنوب آن به بخش سروستان و باختر آن به بخش اردکان و خاور آن به بخش نی ریز محدود است . این بخش از هشت دهستان به نامهای حومه مرودشت – کربال – خفرک – کمین و توابع ارسنجان و... تشکیل و مرکز آن زرقان که در مجموع 233 قراء است و جمعاً 79000 نفر سکنه دارد. شوسة شیراز به اصفهان از وسط آن میگذرد» .
زرقان یکی از قدیمی ترین بخش های استان فارس محسوب میگردد که از سال 1312 رسماً در تقسیمات کشوری دارای بخشداری بوده و از سال 1318 دارای شهرداری است. با توضیح فوق مشخص است که تاکنون پنج شهرستان (مرودشت، ارسنجان، پاسارگاد، خرمبید و خرامه) از زرقان جدا گردیده که این خود یکی از دلائل قابلیتهای نهفته در این بخش میباشد. شهرداری زرقان نیز حدود هفتاد و پنج سال قدمت دارد و درجه 7 است. در ضمن، روز بیستم اردیبهشت هر سال (بخاطر ابلاغ حکم شهرداری در بیستم اردیبهشت سال1318) به نام روز زرقان نامگذاری شده و هر ساله در این روز برنامههای متنوع فرهنگی و اجتماعی به اجرا در میآید.
درحال حاضر تنها پالایشگاه استان فارس و قریب به 24% صنایع استان در قالب 400 کارخانه بزرگ و کوچک و کارگاههای متعدد تولیدی با چندین هزار نفر نیروی متخصص و با تجربه در حریم شهر زرقان مستقر است که این منطقه را به بزرگترین مرکز استقرار صنایع در استان تبدیل نموده و نقش عظیمی در استقلال و خودکفائی صنعتی ایران اسلامی دارد.
زرقان از لحاظ دامداری و کشاورزی نیز نقشی اساسی دارد و یکی از مناطق تأمین کننده گندم و شیر و گوشت و محصولات لبنی استان استان فارس محسوب میشود. استقرار 53 واحد مرغداری با تولید2000 تن گوشت سفید در سال ، استقرار 406 واحد دامپروری و گاو شیری با تولید روزانه 90 تن شیر و 100 تن گوشت قرمز بر اهمیت اقتصادی این شهر افزوده است.
وجود 41000 هکتار اراضی حاصلخیز و کم نظیر کشاورزی در بخش زرقان که قسمت اعظم آن در حوزه رودخانه کر قرار گرفته است و نقش بسزایی در تامین مایحتاج زراعی استان در تولیدات گندم ، برنج، کلزا، چغندر، سبزیجات و سیفیجات و... دارد که عملاً در جایگاه اول تا سوم استان قرار میگیرد. دشت آهوچر و موقعیت منحصر بفرد آن به وسعت 3500 هکتار تولید کننده عمده گندم بذری در سطح استان و کشور است که در عمل این دشت بعنوان الگوی کشاورزی در سطح استان مطرح می باشد. وجود 2070 هکتار باغ انگور دیم با چند میلیون اصله درخت انگور و ... تعداد 8 قنات فعال و غیر فعال که قدمت بعضی از آنها به بیش از هزار سال میرسد نیز از توانمندیهای زرقان میباشد. در حال حاضر قسمتهای زیادی از مساحت بخش زرقان موقوفه میباشد و با احداث مراکز متعدد آموزشی ، فرهنگی و خدماتی و ... توسط نیکوکاران، زرقان را به یکی از بخش های خیر پرور استان تبدیل نموده است .
توانائیهای دیگر زرقان در زمینههای مختلف:
دانشگاه آزاد اسلامی با 6000 دانشجو ، دانشگاه پیام نور با 2000 دانشجو، مرکز تربیت معلم شهید مطهری آب باریک با 14 هکتار وسعت و 40 سال سابقه و حدود یکهزار دانشجو. ، حوزه علمیه و تربیت مبلغ ، مرکز آموزش نیروی دریایی سپاه (احمد ابن موسی (ع) ) ، فعالیت 3 هنرستان شبانه روزی فنی ، کشاورزی، 3 دبیرستان شبانه روزی دختران و پسران ، مرکز تحقیقات کشاورزی بعنوان بزرگترین مرکز در سطح استان، مرکز هواشناسی پیشرفته با سابقه طولانی ، عبور اتوبان شمال – جنوب و نیز راه آهن اصفهان - شیراز از حریم شهر ، استقرار سه ایستگاه برق 66 کیلو وات ، عبور قطار شهری شیراز – تخت جمشید در طرح آینده ، تمرکز غنی ترین و سالمترین منابع آب در لایههای زیرزمینی که از سرچشمههای حوزه زاگرس جنوبی تامین میشود ، استقرار یکی از مهمترین ایستگاههای تأمین گاز، برخورداری از شبکه فیبرنوری – تلفن همراه - ایرانسل – اینترنت پر سرعت ، عبور خط لوله آبرسانی از سد درودزن به شیراز و خط دوم در طرح آینده از حریم شهر ، استقرار بزرگترین انبار ذخیره سوخت فسیلی در سطح استان ، فعالیت 3 مجموعه بزرگ حمل و نقل درون و برون استانی سوخت و کالا.
قرار گرفتن در میانه جلوهگاه تاریخ تمدن ایران زمین و نماد توسعه آینده کشور (دروازه قرآن و دروازه ملل تخت جمشید)، پل و بند تاریخی بندامیر در 17 کیلومتری شهر زرقان با قدمت 1100 ساله ، بند تاریخی فیض آباد که در30 کیلومتری شهر زرقان واقع شده ، شاهزاده قاسم (ع) و سید نسیمی در شهر و 3 امامزاده دیگر در روستاها (سید عمادالدین نسیمی، از مبارزان نهضت حروفیه که حدود 600 سال قبل در زمان حکومت تیموریان به شهادت رسیده است)، پارک ملی بمو یکی از ده پارک بینالمللی با وسعت 48 هزار هکتار ، پارک جنگلی پالایشگاه با وسعت 250 هکتار ( بزرگترین پارک مصنوعی در سطح استان) ، استقرار بزرگترین باغ وحش استان با تنوع حیوانات ، پرندگان و ... در حریم شهر زرقان ، مرکز تولید جوجه یکروزه ، مرکز تلقیح مصنوعی دام ، مرکز تولید بذر اصلاح شده در سطح استان، فرودگاه زرقان و مرکز آموزشهای هوانوردی، مرکز تولید انواع نهال درختی و زینتی مثمر و غیر مثمر ، استقرار بزرگترین مرکز تولید گلخانهای در مرکز تحقیقات کشاورزی ، مرکز آموزش اسب سواری ، احداث بزرگترین شهرک مهرامام رضا (ع) در سطح استان و مجتمع های مسکونی دیگر با ظرفیت اولیه 20 هزار خانوار ، اجرای طرح توسعه پالایشگاه شیراز با چند برابر ظرفیت و حصول بنزین یورو 5 ، اجرای طرح ایستگاه بارانداز راه آهن زرقان واقع در دشت خشکه میان، استقرار تقاطع خطوط ریلی زرقان-اصفهان، زرقان-شیراز، زرقان– بوشهر، عبور قطار شهری شیراز-تخت جمشید از حریم شهر زرقان در طرح آینده، صنعت رو به تزاید و اشتغالزائی .
صنایع دستی فعلی زرقان قالی، گلیم، گیوه، بوریا و حلوای ارده میباشد که حلوای اردهی زرقان یکی از سوغاتهای قدیمی و مشهور و مهم استان فارس به حساب میآید که کام تمام گردشگران و مهمانان داخلی و خارجی را شیرین کرده است. اطلاعات کلی فوق بیان کننده این واقعیت است که: بخش زرقان با آن همه توانایی موجود از یک طرف و چشم انداز استثنایی فردا از طرف دیگر پتانسیل لازم بصورت آمایشی و برنامه ریزی شده به سمت توسعه همه جانبه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی را داراست و طولی نخواهد کشید که حتی قبل از سقف برنامه چشم انداز 20 ساله به همه اهداف تعیین شده دست یابد و به عنوان الگویی قابل ارائه نه تنها در سطح استان بلکه در سطح کشور مطرح باشد.
نکته آخر اینکه: زرقان با این قدمت و پیشینۀ تاریخی، فرهنگی، علمی و اداری و اینهمه زیرساختهای شهری و رفاهی و توانائیهای صنعتی، کشاورزی و دامداری در جایگاه واقعی خود قرار ندارد و به حق شایسته و بایستۀ خود که شهرستان شدن است نرسیده است. بدون شک بخش زرقان که در هفتاد سال گذشته مادر پنج شهرستان بوده هنوز به صورت بخش باقی مانده است. شهرستان شدن زرقان نه فقط به عنوان یک استحقاق تاریخی بلکه به عنوان یک ضرورت مدیریتی و اداری برای مدیران ارشد استان فارس مطرح است. به عبارت دیگر مدیریت کردن حداقل 24 درصد صنایع استان فارس و خدمات رسانی و کنترل آلایندگیهای بسیار شدید و بحرانزای صنایع بیمار، برطرف کردن مشکلات حوزۀ راهداری و حمل و نقل، آبیاری و کشاورزی و تولیدات محصولات غذائی، خدماترسانی به منطقۀ حفاظت شدۀ بمو، خدماترسانی به حدود پنجاه هزار بیمه شده و بازنشسته و مشکلات فرابخشی دیگر، نیاز به تمهیدات و امکانات و اختیارات خاص و وسیعی دارد که از عهدۀ ادارات یک بخش خارج است. متأسفانه دو دهه پیگیری و مکاتبههای مفصل و بارها حضور در تهران و استمداد از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و دولتمردان تاکنون به ثمر ننشسته و مردم شریف، صبور، قانونمدار، ولایتی و شهیدپرور شهر و بخش باستانی زرقان هنوز از این تبعیض تاریخی و بیمهری دولتها رنج میبرند.
***
شهر رکان باستانی که در گلنبشتههای تختجمشید و کتیبه بیستون آمده همان زرقان است
در راستای کشف هویت باستانی شهر زرقان توسط مرکز پژوهشهای زرقان شناسی شورای اسلامی شهر زرقان دیداری با استاد دکتر عبدالمجید ارفعی در دفتر کار ایشان در تهران در روز یکشنبه 17 مهرماه 1390 داشتیم و مصاحبهای اختصاصی ترتیب دادیم. استاد ضمن ارائه توضیحات مفصل درباره روش کار خود و ترجمه متون عیلامی به فارسی، و اهمیت آنها در شناخت فرهنگ و تمدن ایران باستان، متونی را که از قبل تهیه کرده بودند به همراه کتاب گِل نبشتههای باروی تخت جمشید و چند متن دیگر که درباره ایشان نوشته شده بود در اختیارمان قرار دادند که گزیده آنها به همراه قسمتهائی از مصاحبه در اینجا تقدیم خوانندگان عزیز میشود. استاد با اشاره به نام رکان که بارها در گلنبشته ها تکرار شده و بر اساس فاصله این شهر با شهرهای دیگر هخامنشی، این شهر باستانی را زرقان میداند و سابقهی آن را به دوران قبل از هخامنشیان پیوند میزند...
استاد دکتر عبدالمجید ارفعى (۹ شهریور ۱۳۱۸ - بندرعباس- کنار کوه گنو)، دانشآموختهی رشتهی ادبیات و زبان فارسى از مدرسهی دارالفنون و دارای درجهی دکترا از مؤسسهی شرقى دانشگاه شیکاگو در سال ۱۳۵۳ است. عنوان پایاننامهی ایشان، «زمینههاى جغرافیاى فارس بر اساس گِلنوشتههاى تختجمشید» بود. استاد با زبانهای اوستایى و پهلوى آشنا و از کمشمار کارشناسان زبان ایلامی در سطح جهان هستند. راهاندازى تالار کتیبههاى موزهی ملى ایران، حاصل تلاش ایشان است. دکتر ارفعی از مهمترین کتیبهخوانان ایرانى است که نخستین ترجمهی فارسی فرمان کوروش بزرگ (منشور کورش) از روی مولاژی از اصل منشور، همراه با نسخهبرداری جدید را انجام داده است. از وی همچنین کتاب «گِلنبشتههای باروی تختجمشیدِ» (متنهای Fort و (Teh توسط انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی در سال 1387 بهچاپ رسیده که کتاب نمونه سال شناخته شد. کتاب دیگر ایشان که دربردارندهی قانونهای میانرودان (بینالنهرین) است در حال آماده شدن برای چاپ است. کتاب دیگر ایشان با نام «رکان یا زرقان باستانی» در تابستان 92 توسط انتشارات هدهد و با حمایت مالی شهرداری و شورای اسلامی شهر زرقان (دوره سوم) منتشر گردید.
داستان مختصر رمزگشائی از کتیبهها و گِل نبشتههای ایران باستان
زبان فارسی ایران باستان و خواندن و نوشتن خط میخی پس از انقراض هخامنشیان از رونق افتاد و کاملاً به فراموشی سپرده شد و کتیبههای باستانی که تمام رمز و راز دوران باستان را در خود داشتند بیش از دو هزار سال گرد غربت خوردند و هیچکس از محتوا و اسرار آنها سر در نیاورد.
اولین آشنائی غرب با فرهنگ و تمدن و کتیبههای ایران باستان از سال 1711 شروع شد که شاردن، جهانگرد فرانسوی از چند کتیبه ایرانی نسخه برداری کرد و به اروپا برد و آنها را معرفی نمود. پس از او در سال 1762 کتیبهای بر روی یک گلدان از جنس سنگ مرمر توسط کنت کایلوس به مجامع علمی اروپا معرفی شد، سپس در سال 1775 کارستن نیبور جهانگرد آلمانی در سفرش به فارس و تخت جمشید رونوشتهای دقیقتری از کتیبه سه زبانهی تخت جمشید برداشت و سه سال بعد آنها را در آلمان منتشر کرد. از آن زمان تا سال 1802 پژوهشهای مفصلی روی آن نمونهها انجام شد و نهایتاً بخاطر قرائن تاریخی دیگر و مطالعات بیشتر، فهمیدند که این کتیبهها مربوط به دوران هخامنشی است و به سه زبان مختلف، از چپ به راست نوشته شدهاند. پس از آنها، گروتفند آلمانی که یک معلم و کارمند کتابخانه بود در سال 1802 پس از تلاشهای بسیار توانست معنی چند کلمه از کتیبهها را بفهمد. تقریباً 25 سال بعد از او یک زبانشناس دانمارکی در یک تلاش دهساله توانست تعداد کمی از حروف الفبای خط میخی ایران باستان را شناسائی و معرفی کند. همزمان با او دانشمندان دیگر نیز وارد این عرصه تحقیقاتی شدند و در سال 1847 توانستند تعدادی از کلمات و حروف دیگر را شناسائی کنند و با توجه به اندوختهی دانشمندان قبل از خود و با قیاس و گمانه زنی تقریباً قسمتهائی از متون پارسی باستان را خواندند و ترجمه کردند. شناخت نسبی این زبان، باعث شد که به اسرار دو زبان دیگر، یعنی بابلی و عیلامی نیز پی ببرند . بر اساس همین مطالعات، وایس باخ آلمانی نخستین دستور زبان عیلامی را در سال 1890 ارائه کرد و پیشنهاد او در طول دورههای بعد متحول و کاملتر شد.
لازم به ذکر است که تا آن زمان هنوز گل نبشتههای تخت جمشید کشف نشده بودند و مطالعات فقط بر اساس کتیبههای سنگی و آجری و ظرف نوشتهها صورت میگرفت. کشف گلنوشتههای تخت جمشید در سالهای 1933 و 1934 میلادی یعنی سالهای 1312 و 1313 خورشیدی انجام گرفت. در این حفاریها که توسط مؤسسهی شرقی دانشگاه شیکاگو به سرپرستی ارنست هرتسفلد باستان شناس آلمانی در یکی از اتاقهای دیوار شمال غربی تخت جمشید صورت گرفت تعداد بسیاری گل نبشته کوچک به دست آمد و چند سال بعد با موافقت دولت ایران به امریکا منتقل شدند تا رمزگشائی شوند. البته داستان این دویست سال تحقیق بسیار مفصل است و آنچه در اینجا آمده به لحاظ جلوگیری از طولانی شدن مقاله، فقط فرازهای مهم این دوران را در بر میگیرد.
از آن روز تاکنون خواندن و ترجمه زبانهای پارسی باستان، بابلی و عیلامی رونق یافته و کشفیات بسیاری در مورد فرهنگ و تمدن ایران باستان منتشر شده است. با اینهمه، خواندن و ترجمه متون عیلامی کتیبهها و الواح چنان سخت است که امروزه تنها بخش کوچکی از آنها قابل فهم میباشد و در جهان بیش از چند نفر نمیتوانند از اسرار آنها سر دربیاورند که یکی از آنها استاد گرانقدر دکتر عبدالمجید ارفعی است که شهرت جهانی دارد و تنها کسی است که در دنیا دکترای زبان عیلامی دارد. استاد ارفعی تمام تلاش و موفقیتهایش را مدیون استادش مرحوم ریچارد هلک Richard T. Hallock میداند و با احترام خاصی از او یاد میکند.
نظر استاد درباره گلنبشتههای تخت جمشید: در تختجمشید دو دسته گِلنوشته پیدا شدهاند. یک دسته در بین سالهای 1312و 1313 بوده که در دو اتاق در باروی تختجمشید، در شمال شرقی آن، بوده و دستهی دیگر هم در سال 1316 در خزانهی تختجمشید. در سال 1314 گِلنوشتههای بارو – که حدود سی هزار تا بود - در پنجاه صندوق با مجوّز دولت ایران برای این که دانسته شود به چه زبانی نوشته شده و محتوای آنها چیست، برای رمزگشایی به آمریکا رفت. خط آنها میخی بوده است. البته ما خطهای مختلفی داریم که به شکل میخی نوشته شدهاند. برای ارسال، اوّل آنها را در پارافین مایع فرو بردند و بعد در 2353 جعبهی مقوایی و چند پیت نفتی قدیمی جای دادند. روی این جعبهها از یک تا بیست شماره نوشته بودند که نشان از شمارِ گلنوشتهها در آن جعبه داشت....دستهی دوم حدود 760 گلنوشتهی سالم و ناقص بود که حدود 120 و اندی از آن را مرحوم کَمِرون در یک کتاب و دو مقاله به چاپ رسانده است. و نوشتههای بارو هم پس از رسیدن به آمریکا، پارافینزدایی و در اواخر سال 1937 آمادهی خواندن شدند که آنها را در اختیار یک استاد بزرگ به نام «آرنو پوبل» به همراه سه جوان دیگر که آن زمان تازه دکترایشان را گرفته بودند قرار دادند. نام این افراد «جورج کَمِرون»، «ریچارد هَلِک» و «پییر پوروِ» بود که برای رمزگشایی در نظر گرفته شده بودند. به تدریج که آنها کار را شروع کردند، متوجه شدند که زبانِ گلنوشتهها ایلامی است و چون در تختجمشید پیدا شده بودند احتمال دادند که به هخامنشیان تعلق داشته باشد. در آغاز، زمانِ آنها را نمیدانستند و فکر میکردند از دورهی خشایارشا است. تا این که بر اساس چند گلنوشتهی پیداشده، پی بردند که سال بیستودومِ فرمانروایی پادشاهِ مربوط به آنها، سال کبیسه بوده و با بررسی کتابهای تاریخی فهمیدند تنها فرمانروای هخامنشی که سال بیستودوم حکمرانیاش سالی کبیسه بوده، داریوش بزرگ است. در اوایل جنگ جهانی دوم هم مرحوم کَمِرون در یکی از گلنوشتهها به نام داریوش برخورد میکند و به درستی مشخص میشود که کتیبهها، اسناد دورهی داریوش بزرگ است....
این آثار از نظر جغرافیایی بسیار غنیاند و به کمک نقشِ مُهرها و نشانهایی که در آنهاست میتوانیم نقشهای از جغرافیای شمال فارس، از حدود نیریز تا نزدیکیهای رود مارون، ارایه کنیم و شاهراهِ اصلی تختجمشید به شوش تا رود مارون را هم کم و بیش میتوانیم مشخص نمائیم. همینطور منزلگاههایش و نیز کم و بیش فاصلههایشان. در ضمن خیلی از جاها را که حتا امروز هم نامشان باقی مانده در میان این گلنوشتهها پیدا میکنیم. شما حتماً با کلمههای داریون و هزار بیضا، آشنایی دارید که تمام اینها بازمانده از زمان داریوش است. حتا خود شیراز و نیریز.
یکی دیگر از این شهرهای باستانی زرقان است که در این متنها رکَّن آمده و در سنگنوشتهی بیستون، در متن فارسی باستان آن «رَگَ»، و بعد «ز» به آن اضافه شده، در اوایل اسلام نیز در کتاب احسن التقاسیم مرحوم مَقدَسی بصورت رَکان ثبت و ضبط شده است. این است که باید گفت اطلاعات بسیاری به ما میدهند. در واقع سیستم اداری و مالی داریوش را به ما نشان میدهند. تاکنون نزدیک چهار هزار و هفتصد و اندی از این گلنوشتهها خوانده شده است. از گلنوشتههای باروی تختجمشید 2587 تا در یک کتاب و 33 تا در یک مجله چاپ شده است. 2586 گلنوشتهی دیگرخوانده هم هست که حدود ششصد و اندی از آنها را به فارسی و انگلیسی ترجمه کردهام که برای چاپ آماده می شوند. به گفته استاد دکتر ارفعی نام رکان (زرقان) در 22 متن که تاکنون خوانده و ترجمه شدهاند 49 بار تکرار شده است.
نام زرقان در کتیبه بیستون:
سنگنبشته بیستون بزرگترین سنگنبشتۀ جهان و نخستین متن شناخته شدۀ ایرانی و از آثار دودمان هخامنشیان (۵۲۰ پ.م) واقع در سی کیلومتری شهر کرمانشاه بر دامنه کوه بیستون است که شرح پیروزی داریوش بزرگ را بر گوماته مغ و به بند کشیدن یاغیان را نشان میدهد. محوطه بیستون از آثار ملی ایران است و خود این اثر هم از سال ۲۰۰۶ یکی از آثار ثبت شده ایران در میراث جهانی یونسکو است. نام بیستون از واژه پارسی باستان «بغستان» به معنی جایگه بغ گرفته شدهاست. نخستین اشاره به این جایگاه در کتاب دیودوروس سیکولوس بود که در آن بخشی از نوشتههای کتزیاس یونانی درباره بیستون آورده شدهاست. نکتههای اصلی کتیبه بیستون از این قرار است: معرفی داریوش از زبان خود او، دودمان هخامنشی، چگونگی اعاده پادشاهی به هخامنشیان، شیوه حکومت داریوش، مرگ کمبوجیه، طغیان گئوماتا و کشته شدن او در پاییز ۵۲۲ ق م، شورش و طغیان در بسیاری از سرزمینها و سرکوبی آنها و اعاده نواحی بسیاری که از فرمانبرداری سر باز زده بودند، پیروزیهایی که در نوزده نبرد نصیب داریوش شدهاست و از جمله پیروزی مهم و دشوار بر سکاها، چگونگی استقرار آرامش و امنیت در امپراتوری پهناور، رد ادعاهای یاغیان ضدحکومت، هشدار نسبت به دروغگویی، دفاع از راستی و راستگویی، دعای نیک در حق کشور و مردم، سپاسگزاری داریوش از یاریهای اهورامزدا در غلبه بر معارضان و بازگشتن صلح، اندرز به شاهان آینده و کسانی که کتیبه بیستون را میخوانند، نام کسانی که در غلبه بر گئوماتا از داریوش پشتیبانی کردند و اشاره به انتشار متن کتیبه در سراسر قلمرو هخامنشی به خط میخی و سه زبان پارسی باستان، بابلی و عیلامی. این کتیبهها کلید کشف رمز کلیه خطوط میخی گردید. به ویژه «سر هـ. رالینسون» در این موفقیت سهمی بسزا دارد.
بندی از کتیبه بیستون که به نام زرقان اشاره میکند:
- داریوش شاه گوید: پس از آن من سپاه پارسی و مادی را که تحت فرمان من بودند فرستادم. ارت وردیی نام پارسی بنده من او را سردار آنان کردم. سپاه دیگر پارسی از عقب من رهسپار ماد شد. پس از آن ارت وردیی با سپاه رهسپار پارس شد. چون به پارس رسید شهری رخا نام در پارس در آنجا آن وهیزدات که خود را بردیی میخواند با سپاه به جنگ کردن علیه ارتوردیی آمد. پس از آن جنگ کردند. اهورا مزدا مرا یاری کرد. به خواست اهورا مزدا سپاه من آن سپاه وهیزدات را بسیار بزد. از ماه ثورواهر ۱۲ روز گذشته بود آنگاه جنگ ایشان درگرفت...
از نظر پروفسور ارفعی شهر رخا یا رکان (در متن عیلامی) که در کتیبه بیستون آمده همین شهر زرقان فارس است.
نام رکان (زرقان) به سه زبان باستانی
در تابلو روبرو، کلمه رکان ، نام باستانی زرقان را، به سه زبان ایلامی، فارسی باستان و اکدی (بابلی) میبینیم. این کلمات با همین کتابت در گلنوشتههای تخت جمشید و کتیبهی بزرگ بیستون حکاکی شدهاند. این تابلو به درخواست نگارنده توسط استاد پرفسور عبدالمجید ارفعی جهت درج در کتاب زرقان باستانی تهیه شده است.
***
بندِ امیر ، شاهکار هنر و معماری
بند امیر، روستائی است تاریخی در شمال شیراز (در منطقهی کُربال) که از لحاظ تقسیمات کشوری مرکز یکی از دهستانهای بخش زرقان به شمار میآید و با شهر زرقان تقریباً 17 کیلومتر (راه آسفالته) فاصله دارد. در این روستا سد عظیمی از دوران آل بویه برجا مانده که یکی از شگفتیها و عجائب هنر و صنعت و فرزانگی ایرانیان به حساب میآید. طبیعت زیبای بند امیر و مهربانی مردمش نیز بر جاذبههای آن افزوده و این مهد تمدن و معماری را شهره آفاق کرده و هر جهانگرد و مورخی از آن عبور نموده عظمت و شکوه آن را ستوده و دربارهی آن قلمفرسائی کردهاست.
روستای بندامیر یکی از 15 روستای هدف گردشگری فارس به شمار میرود. پل بند امیر 13 دهانه دارد و قدمت آن به سال 365 هجری قمری میرسد. این پل در سال 1349 به شماره 902 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. این بنا از سنگ و ساروج ساخته شده است و از دو بخش بند و پل تشکیل شده که با 20 متر پهنا، 9 متر ارتفاع و حدود 103 متر درازا از قطعات سنگهای تراشیده تشکیل شده است. معماری این بنا مانند معماری دوره ساسانی است. این سد و پل برای کنترل جریان تند آب رودخانه کر و نیز بالا آوردن سطح آب جهت استفاده روستاهایی است که در مسیر رودخانه قرار گرفته است. در اطراف پل و در محل نهرهای منشعب از رودخانه آسیابهای قدیمی وجود دارد که تعداد آنها به 25 می رسد. یکی دیگر از جاذبه های تاریخی در این روستا گونه هایی از سازههای آبی است که قدمت آنها به اوایل دوره اسلامی میرسد که به آن گاوشیر میگویند. برای رفتن به این روستای زیبای تاریخی میتوان از طریق شهرهای مرودشت و زرقان اقدام کرد.
***
نسیمی چون وزید از جانب دوست نسیمی را برون آورد از پوست
سید عمادالدین نسیمی
مورخین درباره تاریخ و مکان تولد نسیمی و همچنین تاریخ و مکان شهادت این سید بزرگوار به اجماع نرسیدهاند ولی بدون استثنا تمام تاریخها و تذکرهها محل دفن سید عمادالدین نسیمی را در دو شهر ذکر میکنند : یکی شهر حلب سوریه و دیگری زرقان فارس. البته علت عدم وحدت نظر در این باره هم این است که آن بزرگوار در طول دوران فعالیت خود بر علیه حکومت خونخوار تیموریان, زندگی مخفی داشته و حکومتهای بعدی نیز برای از بین بردن نام و یاد و آثار او در طول تاریخ تلاش زیادی کردهاند. اما نکتهای که قطعی است این است که آن شهید بزرگ راه آزادی به فجیعترین روش شهید شده و او را زنده زنده پوست کندهاند و بدنش را قطعه قطعه کردهاند و سوزاندهاند. بعضی از تواریخ مینویسند که دست و پاهای قطع شدۀ او را برای سه نفر از یاران و پیروانش (علی بن ذی الآذر، برادرش ناصرالدین یا نصیرالدین و عثمان قارایولوق) فرستادند تا باعث عبرت آنها گردد...
لازم به ذکر است که در هیچ کتاب تاریخی محل سکونت برادر او مشخص نشده است ولی با توجه به تاریخ شفاهی زرقانیها که سینه به سینه نقل شده مقبره سیدناصرالدین یا سیدنصیرالدین (و برادرش سیدعمادالدین) در زرقان و در همین جای فعلی است. بدون شک سید ناصرالدین در زرقان برای برادر و رهبرش یادمانی در قبرستان فعلی (که قبل از او هم وجود داشته) بپا کرده و مرقد او از همان آغاز زیارتگاه مردم و آزادیخواهان و روشنفکران تاریخ بوده است. در شهر حلب سوریه نیز یادمانی برای او برپا شده و اینک محلهای بنام نسیمی در آن شهر وجود دارد. اگرچه در مورد زادگاه نسیمی نیز اختلاف نظر وجود دارد ولی کشور آذربایجان شوروی او را از خود میداند و در شهر باکو یادمان و تندیسی به نام و یاد او احداث کرده است.
در طول تاریخ یونسکو کمتر اتفاق افتاده که سال خاصی را به یک شاعر اختصاص دهند. در چندین سال گذشته، از طرف یونسکو سالی به نام شاعر و عارف نامی ایران جلالالدین بلخی (مولانا) نامگذاری شد که افتخار بزرگی برای ایران به حساب میآید. همچنین، از طرف یونسکو سال 1973 میلادی به نام سال جهانی سید عمادالدین نسیمی نامگذاری شد و در آن سال مراسم و برنامههای خاصی برای این شاعر آزاده و بزرگ در سطح جهان برگزار کردند و آن سال را به پاس قدردانی از مجاهدتها و تلاشهای او برای آزادی و سعادت بشریت و تکریم و تعظیم مقام انسانها و استقامت و شهامت و شهادت او در راه عقیده آسمانیاش، گرامی داشتند. تمبر یادبود بینالمللی نسیمی نیز که در این صفحه درج شده مربوط به همان سال است.
این افتخار نه تنها برای ایران، بلکه شامل شهر ما هم میشود چون از بین هزاران شاعر مشهور در دنیای باستان و جهان معاصر فقط تعداد کمی در طول تاریخ یونسکو به چنین مقام و منزلتی دست یافتهاند. شهر ما نیز بخاطر انتساب نام سید نسیمی، به این موضوع مباهات میکند و جای آن دارد که مسئولین شهر زرقان (و حتی مسئولین استان و کشور) نسبت به این بقعۀ باستانی و پرخاطره که روزی مرکز فعالیت یاوران نسیمی بر علیه حکومت تیموریان بوده توجه بیشتری بکنند و قدر این انتساب تاریخی را بدانند. امید است در آیندهای نزدیک شاهد برگزاری کنگرۀ بینالمللی نسیمی شناسی با میزبانی شهر زرقان باشیم. لازم به ذکر است که مرحوم علامۀ امینی صاحب کتاب عظیم الغدیر در کتاب بزرگ دیگرش با نام «شهداءالفضیله» (شهیدان راه فضیلت) سید عمادالدین نسیمی را جزو شهدای بزرگ اسلام ذکر میکند و با احترام و ارادتی خاص از او نام میبرد و مدفن او را زرقان فارس میداند. یکی از اقدامات مهم و ماندگار شهرداری و شورای اسلامی شهر زرقان (دوره سوم) تهیه و نصب مجسمه سید عمادالدین نسیمی در میدان جلو گلزار شهدای زرقان میباشد که به منظور تجلیل از این شخصیت عظیم تاریخی ایران و جهان، صورت گرفته است و بخاطر ارتباط عاطفی مردم زرقان با این مزار متبرک و موضوع شهید و شهادت، همزمان با ایام سوکواری سالار شهیدان و در روز یکشنبه پنجم محرم 1432 و 21 آذرماه 1389 با حضور مردم و مسئولین پرده برداری شد.