هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

hodhod publication
هذا من فضل ربی
هدهد، پیام آور عشق و فرزانگی

بنام خداوند جان و خرد
دوستان سلام - خوش آمدید
انتشارات هدهد با شماره مجوز 999 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1374 فعالیت خود را شروع کرده و دفتر مرکزی آن در شهر مقدس قم می‌باشد. این انتشارات در سه زمینه 1– چاپ و نشر کتاب 2-خدمات چاپ و نشر و 3- تولید محصولات سمعی – بصری فعالیت دارد و محل سکونت مدیر آن شهرستان زرقان فارس است.
هدهد نه فقط نام انتشاراتی من، بلکه یادآور خاطرات برادر شهیدم، ابوالفضل صادقی، و سرپل ارتباطی من با تمام دوستانم در سراسر کشور (و جهان) به حساب می‌آید. اگرچه گستره‌ی فعالیت این انتشارات کشوری و سراسری است اما بیشتر برای چاپ آثار خودم و دوستانم در نظر گرفته‌ام در عین حال پذیرای سفارشات متقاضیان محترم از سراسر کشور نیز بوده و خواهد بود.
هدهد علاوه بر فعالیت در سه زمینه فوق، از ابتدای فعالیتش راهنمای دوستان و هموطنان دیگر بوده و (از دستنوشته تا ویرایش و چاپ و پخش کتاب) به آنها مشاوره رایگان در تمام امور چاپ و نشر داده و میدهد.
+++++++++++
شماره حساب رسمی انتشارات هدهد: 5859831051096666 بانک تجارت – شعبه زرقان فارس – به نام محمد حسین صادقی
والسلام
ارادتمند - محمد حسین صادقی
Sadeghi, M.H
09176112253
hodhodzar@gmail.com
۰۹۳۹۸۱۱۴۱۵۴واتساپم

بایگانی

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۵ ب.ظ

سور قرآن و جزء ها

هوالجمیل

ترتیب سوره های قرآن بر اساس شماره سوره و جزء


1و2 - حمد و بقره در جزء 1و2و3


3  - آل عمران در جزء 3و4


4 – نسا در جزء 4و5و6


5-  مائده در جزء 6و7


6 - انعام در جزء 7و8


7- اعراف در جزء 8و9


8 – انفال در جزء 9و10


9 – توبه در جزء 10 و 11


10- یونس در جزء 11


11- هود در جزء 11و 12


12 و 13و14- یوسف و رعد و ابراهیم در جزء 12و13


15و16 - حجر و نحل در جزء 14


17 - اسری در جزء 15


18 و19و20 - کهف و مریم و طه در جزء 15و16


21 و 22- انبیا و حج در جزء 17


23 -مؤمنون و نور در جزء 18


25و26 فرقان و شعرا 18و19


27و28 - نمل و قصص در جزء 19و20


29تا32 – 4 سوره: عنکبوت و روم و لقمان و سجده در جزء 20و21


33تا35 – 4 سوره: احزاب و سبا و فاطر و یس در جزء 21و22


36تا38 – 3 سوره: یس و صافات و ص در جزء 22و23


39و40 – 2 سوره: زمر و غافر در جزء 23و24


41تا45 – 5 سوره : فصلت و شوری و زخرف و دخان و جاثیه در جزء 24و25


46تا50 – 5 سوره: احقاف و محمد و فتح و حجرات و ق در جزء 26


51تا57 – 7 سوره: ذاریات و طور و نجم و قمر و رحمن و واقعه و حدید در جزء 26و27


58تا66 – 9 سوره: مجادله و حشر و ممتحنه و صف و جمعه و منافقون و تغابن و طلاق و تحریم در جزء 28


67تا77 – 11 سوره: ملک و قلم و حاقه و معارج و نوح و جن و مزمل و مدثر و قیامت و انسان و مرسلات در جزء 29


78تا114 – 37 سوره: نبا، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، مسد، اخلاص، فلق، ناس در جزء 30


مطلب بالا را در سی سی یوی بیمارستان شهید مطهری مرودشت نوشتم، در مدتی که بستری بودم بخاطر سکته قلبی، (روز بعد از اعتکاف 1396 به مدت 5 روز) لذا نیاز به بازنگری و کنترل نهائی دارد. از خوانندگان عزیز التماس دعا دارم.


والسلام – محمد حسین صادقی

hodhodzar@gmail.com

09176112253

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۶ ، ۱۲:۰۵
محمد حسین صادقی
پنجشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۱۲ ق.ظ

نصب دو تابلو از عکسهای مطهر 32 شهید زرقان

هوالجمیل

امروز چهارشنبه 21 تیرماه 1396 توسط روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر زرقان دو تابلو از عکسهای مطهر 32 تن از شهدای گرانقدر زرقان در میدان امام حسین زرقان ( روبروی گلزار شهدای زرقان) نصب شد. (دو طرف یک تابلو).

تابلو اول مزین به تمثال این شهیدان عزیز است:

شهید علی اکبر صادقیان

شهید حاج حسین فهیمی

شهید محمود فهیمی

شهید احمد فهیمی

شهید شیخ علیرضا نجف پور

شهید احمد عربی

شهید عبدالخالق خلیفه

شهید علی مؤمن خلیفه

شهید محمد ابراهیم فرزدقی

شهید خلیل فرزدقی

شهید محمد عبودی

شهید ذبیح الله بانشی

شهید حسن چراغی

شهید علی شیر بویر احمدی

شهید سید حسین ساجدی

شهید حسین خالص حقیقی

و عکسهای منور این شهدای عزیز زینت بخش تابلو دوم است:

شهید محمود رحیمی

شهید فضل الله حمیدی

شهید اسماعیل مؤذنی

شهید محمد رضا آل طه

شهید زین العابدین جمشیدی

شهید علی اکبر علیشاهی

شهید محمد گیلری

شهید علی کوهکن

شهیدعبدالرسول پورابراهیم

شهید علیرضا نتیجه بر

شهید عبدالرسول ستوده

شهید عباد الله عارفی سرشت

شهید صمد گنجی پور

شهید واحد نصیرپور

شهید حبیب خادم بیت

شهید نظام الدین کاویانی

ارادتمند و ملتمس دعا – محمد حسین صادقی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۶ ، ۰۰:۱۲
محمد حسین صادقی
چهارشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۱۵ ب.ظ

وبالیگم - my- weblogs

وبالیگم:

اشعار فارسی – http://yaali59.blogfa.com

شهدا و دفاع مقدس: http://abolfazl-s.blogfa.com

انتشارات هدهد: http://rakkan.blogfa.com

انتشارات هدهد ، وبلاگ جدید - همین وبلاگ http://zarghan.blog.ir

مطالب و اخبار تحلیلی زرقان http://hodhodzar.blogfa.com

خاطرات نفت شهر و گیلانغرب: http://sadeghi.blog.com  متأسفانه از دسترس خارج شده

مطالبم به انگلیسی: http://hodhod.blog.com متأسفانه از دسترس خارج شده


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۶ ، ۲۳:۱۵
محمد حسین صادقی
سه شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۴ ق.ظ

دو اثر از همشهری فقید مرحوم سرتیپ ناصری

هوالجمیل

دو مقاله صمیمی از مرحوم سرتیپ بهرام ناصری

بمناسبت سال نو و نوروز باستانی

روحش شاد و یادش گرامی

===================

ارادتمند : محمد حسین صادقی

09176112253

hodhodzar@gmail.com

در سال 1373 پس از راه اندازی ماهنامه هدهد مقالات متعددی در رشته‌های مختلف از همشهریان فرهیخته و فرهنگدوست و میهن‌پرست به دستم رسید که تعدادی از آنها به مرور چاپ شد و برخی از آنها بخاطر تعطیل شدن نشریه (به علت شکست مالی) به چاپ نرسید. در آن زمان دو مقاله از همشهری گرانقدرمان سرتیپ بهرام ناصری به دستم رسید که مجال انتشار نیافت ولی به عنوان دو یادگار با ارزش از ایشان برای تاریخ زرقان و ایران باقی ماند تا بعد از وفات ایشان بهانه‌ای باشد برای یادآوری از عشق و سوز و معرفت او و همچنین فرستادن فاتحه و صلوات بر روح ایشان و پدر و مادر و اقوامش بویژه مرحوم حاج نعمت‌الله کاویانی (دائی مادر ایشان) و پسرخالۀ فقیدم مرحوم سرهنگ عطاء‌الله کاویانی و شهید محمدجواد کاویانی. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم. روحشان شاد و یادشان گرامی

 

هوالجمیل

در سال 1373 پس از راه اندازی ماهنامه هدهد مقالات متعددی در رشته‌های مختلف از همشهریان فرهیخته و فرهنگدوست و میهن‌پرست به دستم رسید که تعدادی از آنها به مرور چاپ شد و برخی از آنها بخاطر تعطیل شدن نشریه (به علت شکست مالی) به چاپ نرسید. در آن زمان دو مقاله از همشهری گرانقدرمان سرتیپ بهرام ناصری به دستم رسید که مجال انتشار نیافت ولی به عنوان دو یادگار با ارزش از ایشان برای تاریخ زرقان و ایران باقی ماند تا بعد از وفات ایشان بهانه‌ای باشد برای یادآوری از عشق و سوز و معرفت او و همچنین فرستادن فاتحه و صلوات بر روح ایشان و پدر و مادر و اقوامش بویژه مرحوم حاج نعمت‌الله کاویانی (دائی مادر ایشان) و پسرخالۀ فقیدم مرحوم سرهنگ عطاء‌الله کاویانی و شهید محمدجواد کاویانی. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم. روحشان شاد و یادشان گرامی

بقیه در ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۶ ، ۱۱:۵۴
محمد حسین صادقی
دوشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۶ ق.ظ

عید سعید فطر مبارک - یک ر وز در فاو

دومین سال فعالیت همزمان با حلول عید سعید فطر مبارک باد

هوالجمیل

یک روز در فاو

علاوه بر این 20 ماه حضور در جبهه‌های نفت‌شهر و گیلانغرب در سالهای 59 و 60 یکبار دیگر در تابستان سال 65 در دوران دانشجوئی به عنوان بسیجی به جبهه رفتم و با توجه به نیازهای آن زمان، من را به مجتمع آموزشی لشکر 19 فجر سپاه فارس فرستادند تا در آنجا بعنوان معلم زبان انگلیسی خدمت کنم. اگرچه از این دوره هم خاطرات بسیاری دارم ولی اصلاً این دوره را جزو دوران رزمندگی به حساب نمی‌آورم اما به لحاظ متأهل بودن، کمی احساس رزمندگانی را که زن و فرزند داشتند درک کردم. در همان زمان چهار برادرم (ابوالفضل یا محمدحسن، محمدتقی، محمدجواد و محمدهادی) که همگی از لحاظ سن از من کوچکتر بودند در جبهه‌های غرب و جنوب بودند. در این دوره چند ماهه در سه مکان خدمت کردم، یکی پادگان شهید دستغیب در کوت عبدالله اهواز، دیگری در مقر شهید دست‌بالا در گتوند و سومی در قرارگاه نوح، پشت آبادان.

در این دوره پس از اصرار و تقاضاهای مکرر ما برای حضور در خطوط نبرد فقط یک روز اجازه یافتیم به خطوط مقدم جبهه در فاو برویم، آنهم برای بازدید و نه برای جنگیدن، که همین یک روز هم اگرچه هیچ کاری نکردیم ولی برایم بسیار مغتنم و جالب و مهم بود.

قبل از آن درباره‌ی اروندرود و عبور رزمندگان ایرانی از آن و فتح فاو، شعری سروده بودم که  فقط بر اساس تعریف‌های دیگران بود در این روز با عبور از اروند و حضور در فاو، به عمق و ارتفاع حماسه‌ی فتح فاو پی‌ بردم و خالصانه اراده‌ی کسانی که اروند وحشی را رام کردند و پا به شهرک فاو عراق گذاشتند ستودم و می‌ستایم.

نکته‌ی جالب توجه دیگر این بود که به محض ورود به فاو در حالیکه داشتیم از مسجد فاو بازدید می‌کردیم و عکس می‌گرفتیم آتش سنگین توپهای فرانسوی عراق بر روی مسجد و اطراف آن شروع شد و مهلت پیدا کردن سنگر و جان‌پناه را از ما گرفت، فقط توانستیم به پشت دیوار بیرونی ضلع شرقی مسجد پناه ببریم، آتش عراق روی مسجد فاو به این خاطر بود که می‌دانستند هر روز عده‌ای از آنجا بازدید می‌کنند و یا شاید از لحظه‌ای که از مینی‌بوس پیاده شدیم و با چندین قایق تندرو به فاو آمدیم تحت نظر بودیم. در عرض این چند دقیقه که آتش سنگین عراق ادامه داشت همگی به زمین چسبیده بودیم و شهادتین می‌خواندیم. احساس کردم که قرار است در همین یک روز به شهادت برسم ولی خدا می‌خواست که من یک بار دیگر طعم تا مرز شهادت پیش رفتن را تجربه کنم و یاد و خاطره‌های آن بیست ماه نخست در خاطرم زنده گردد و معنای ایثاری که من آن را در شعر به تصویر کشیده بودم در وجود کسانی که بصورت واقعی آن را آفریده بودند ببینم.

حماسه فتح فاو با هیچ زبانی قابل تصور و تصویر نیست. در همان یک روز فهمیدم که من در طول خدمتم، نسبت به حماسه‌ای که در فاو آفریده شده بود، هیچ کاری نکرده‌ام و نباید به هیچ وجه اسم خودم را قاطی نام رزمندگان اسلام کنم. فهمیدم من که روزی سرمشق و مربی برادرانم بودم، حال چقدر از آنها عقب افتاده‌ام و آنها تبدیل به اساتید بی‌ریا و بی‌ادعای من شده‌اند. علاوه بر این، به شجاعت و ایثارگری دوستانی که در مسجد با هم بودیم و بعضاً شاگردم بودند پی بردم.

شاید اگر من هم در آن عملیات بودم مثل آنها بودم و شاید اگر آنها هم روزهای اول جنگ بودند مثل من بودند ولی حقیقت این است که همیشه در برابر اوج عظمت و افتخار و ایثار آنان احساس خضوع کرده‌ام و می‌کنم.

هرچند آموزشهای علمی نیروها و دانش آموزانی که درس را رها کرده بودند و به رزمندگان اسلام پیوسته بودند قسمتی از برنامه‌های پشتیبانی جبهه و جنگ بود و خاطرات بسیاری از آن دوره کوتاه (و رزمندگانی که تا قبل از شهادت پای درسهای غیر رسمی ما در خیمه‌ها و سنگرها می‌نشستند) دارم ولی هرگز این کار مهم را با خط شکنی و حضور در عملیاتها و خطوط پدآفندی مقایسه نمی‌کنم و نام آن را رزم نمی‌گذارم. شاگردان ما در این کلاسها اکثراً دانش آموزان بسیجی و بعضی از نیروهای کادر بودند. یکی دیگر از موضوعاتی که تاکنون از دید نویسندگان و هنرمندان هنر و ادبیات پایداری پنهان مانده و کمتر روی آن کار شده داستان همین مجتمع‌های آموزشی رزمندگان اسلام و حال و هوای آن کلاسها و شاگردهائی است که طبق فرمایش حضرت امام یک شبه راه را صدساله طی می‌کردند. شاگردانی که اساتید دانشگاه عشق بودند.

والسلام

محمد حسین صدقی

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۶ ، ۱۱:۵۶
محمد حسین صادقی